مقادیر برگشتی در پایتون
مقادیر برگشتی در پایتون :برخی از توابع پیش ساخته را که تاکنون استفاده کردهایم، همچون توابع ریاضی نتایج را تولید کردهاند.
فراخوانی تابع، مقدار جدید تولید میکند که ما معمولاً به یک متغیر نسبت میدهیم و یا به عنوان قسمتی از یک عبارت به کار میبریم.
اما هیچ کدام از توابع ای که نوشته ایم، تاکنون مقدار را باز نگردانده اند و آن هارا توابع نتیجه دار می نامیم.
اولین مثال، تابع مساحت است که با گرفتن شعاع یک دایره، مساحت آن را برمی گرداند:
ما قبلاً با دستورreturn برخورد کرده ایم, اما در یک تابع نتیجه دار دستورreturn شامل یک مقدار برگشتی است.
این دستور یعنی(فورا از تابع برگرد و از عبارتی که در ادامه آمده است به عنوان مقدار برگشتی استفاده کن). به عبارتی که ارائه می شود می تواند تا هر مقدار دلخواه پیچیده باشد. بنابراین می توانیم این تابع را خلاصه تر بنویسیم:
از سوی دیگر، متغیر های موقتی همچون temp عیب یابی را ساده تر میسازد. استفاده از چند دستورreturn به طوری که هر کدام در یک شاخه قرار گیرد, در بعضی مواقع مفید است:
از آنجا که این دستوراتreturn در یک گزاره شرطی دوگانه قرار دادند, تنها یکی از آنها اجرا می شود.
به محض اینکه یکی از انها اجرا شود، تابع بدون اجرای دستورات زیر پایان می یابد.
کدی که بعد از دستورreturn( یا هر مکانی که روند اجرا نمی تواند هیچ گاه به آن برسد) قرار گیرد, کد مرده نامیده می شود.
در یک تابع نتیجه دار بهتر است مطمئن شویم که تمام مسیرهای ممکن برنامه به یک دستورreturn ختم شده اند. برای مثل:
این برنامه صحیح نیست, زیرا اگرx سفر باشد هیچ کدام از شرط ها درست نیست و تابع بدون رسیدن به دستورreturn پایان می یابد. در این صورت, مقدار برگشتی, مقدار ویژه ای به نام none می باشد:
توسعه برنامه در پایتون
در اینجا, شما باید بتوانید به یک تابع کامل بنگرید و بگویید که چه کاری انجام میدهد. همچنین اگر تمرینها را انجام داده باشید، توابع کوچکی هم نوشته اید.
همچنان که نوشتن توابع بزرگتر را شروع کنید، ممکن است با دشواری بیشتری ۰روبرو شوید و مشکلات بیشتری با خطاها های زمان اجرا و خطاهای معنایی داشته باشید.
به منظور بحث در مورد توسعه برنامه های پیچیده، ماتکنیکی با عنوان توسعه افزایشی ارائه می دهیم.
هدف از توسعه افزایشی برنامه، اجتناب احساس زمانی طولانی برای کاریابی از طریق و آزمایش کردن قسمت های کوچک کد در هر زمان است.
گام اول آن است که تشخیص دهیم در پایتون یک تابعdistanc باید چه شکلی داشته باشد.
به بیان دیگر, باید مشخص کنیم ورودیها(پارامترها) و خروجی ها( مقادیر برگشتی) تابع چه هستند.
در این مثال، ورودی ها دو نقطه هستند که ما می توانیم آنها را با ۴ پارامتر نمایش دهیم و مقدار برگشتی، فاصله است که مقداری اعشاری دارد.
تا اینجا می توانیم خطوط اصلی تابع را بنویسیم:
واضح است که این نسخه از تابع، فاصله را محاسبه نمی کند و همواره صفر را بر می گرداند اما این تابع از لحاظ نحوی درست است و کار می کند.
یعنی ما می توانیم قبل از این تابع را پیچیده تر کنیم آن را آزمایش نمایید.
جهت آزمایش تابع جدید آن را با مقادیر نمونه فراخوانی می کنیم:
ما این مقادیر را انتخاب کرده ایم، تا فاصله افقی برابرسه و فاصله عمودی برابر ۴ شود: با این روش، نتیجه ۵ می باشد( مثلثی با از اضلاع۳_۴_۵). هنگام آزمایش یک تابع، خوب است که جواب درست را بدانیم.
نویسنده : زهرا رستمی